بنابراین، بزرگسالان مسنتر، مانند شاهدان کودک، اغلب احساس میکنند که مجبور میشوند فردی را از یک ترکیب انتخاب کنند، حتی اگر واقعاً کسی را در صف تشخیص ندهند. و چیزی که ما دریافتیم این است که وقتی ما شبح را در صف معرفی میکنیم، در واقع این میزان شناسایی نادرست را کاهش میدهد و شواهد شاهدان سالمند را قابل اعتمادتر میکند. بنابراین به نظر می رسد استفاده از سیلوئت چیزی است که می تواند با شاهدان در همه سنین کار کند، نه فقط کودکان. آره پس همین است، منظورم این است که وقتی نوبت به نه گفتن و گفتن آن شخص می رسد، به نظر می رسد که بچه ها قادر به انجام این کار نیستند. و این تحقیق سپس خط بعدی تحقیقات من را آغاز کرد، که عبارت بود از بررسی روشهایی برای بهبود این قابلیت اطمینان و اجازه دادن به کودکان برای اینکه واقعاً کسی را از یک خط انتخاب نکنند.
احساس هویت به دست آمده در مراحل قبلی نیز برای ایجاد صمیمیت ضروری است. اگر این مهارت آموخته نشود، جایگزین، بیگانگی، انزوا، ترس از تعهد و ناتوانی در وابستگی به دیگران است. موضع بومیگرایان استدلال میکند که ورودی زبان برای نوزادان و کودکان ضعیفتر از آن است که ساختار زبان را به دست آورند.
روانشناسان سعی کرده اند با استفاده از مدل ها این عوامل را بهتر درک کنند. یک مدل باید صرفاً ابزاری را که یک فرآیند به وسیله آن انجام میشود، توضیح دهد. این گاهی اوقات با اشاره به تغییراتی در مغز انجام می شود که ممکن است با تغییراتی در رفتار در طول دوره رشد مطابقت داشته باشد.
چنین عواملی می توانند تأثیر زیادی بر روانشناسی کودک داشته باشند. روابط با همسالان و بزرگسالان بر نحوه تفکر، یادگیری و رشد کودکان تأثیر دارد. خانواده ها، مدارس و گروه های همسالان، همه بخش مهمی از بافت اجتماعی را تشکیل می دهند. روانشناسی کودک نه تنها به چگونگی رشد جسمی کودکان، بلکه با رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنها نیز می پردازد. این شاخه خاص بر ذهن و رفتار کودکان از رشد قبل از تولد تا نوجوانی تمرکز دارد.
با این حال، در کشورهای در حال توسعه ناتوانی در انجام "سهم فعال" به جامعه، نه سن تقویمی، نشان دهنده آغاز سالمندی است. طبق مراحل رشد روانی اجتماعی اریکسون، سالمندی مرحله ای است که افراد کیفیت زندگی خود را ارزیابی می کنند. در بازتاب زندگی خود، افراد در این گروه سنی اگر تصمیم بگیرند که زندگیشان موفق بوده است، احساس یکپارچگی می کنند یا اگر ارزیابی زندگی نشان دهنده شکست در دستیابی به اهداف باشد، احساس ناامیدی می کنند. دورههای بحرانی در دوران نوزادی و کودکی وجود دارد که در طی آنها رشد سیستمهای ادراکی، حسی-حرکتی، اجتماعی و زبانی بهشدت به تحریک محیطی بستگی دارد. کودکان وحشی مانند جن، که از تحریک کافی محروم هستند، در کسب مهارت های مهم شکست می خورند و نمی توانند در دوران کودکی بعدی یاد بگیرند.
پیاژه پیشنهاد کرد که درک و درک یک نوزاد از جهان به رشد حرکتی آنها بستگی دارد، که برای نوزاد لازم است تا بازنمایی های بصری، لمسی و حرکتی اشیاء را به هم پیوند دهد. بر اساس این نظریه، نوزادان از طریق لمس و دست زدن به اشیا، ماندگاری اشیاء را ایجاد می کنند. همچنین نوزادان این درک را میآموزند که اجسام جامد و دائمی هستند و زمانی که دور از دید نیستند به وجود خود ادامه میدهند.
ویگوتسکی به شدت بر نقش فرهنگ در تعیین الگوی رشد کودک متمرکز بود و استدلال می کرد که رشد از سطح اجتماعی به سطح فردی حرکت می کند. به عبارت دیگر، ویگوتسکی مدعی شد که روانشناسی باید بر پیشرفت آگاهی انسان از طریق رابطه فرد و محیط اطرافش تمرکز کند. او احساس می کرد که اگر علما به نادیده گرفتن این ارتباط ادامه دهند، این بی اعتنایی مانع درک کامل آگاهی انسان می شود.
اگر شما هم مانند اکثر مردم هستید، احتمالاً به عوامل درونی که بر نحوه رشد کودک تأثیر میگذارند فکر میکنید، مانند ژنتیک و ویژگیهای شخصی.
لطفاً جهت دسترسی به لیست برترین مرکز اعصاب و روان کلیک کنید
با این حال، توسعه بسیار بیشتر از تأثیراتی است که از درون یک فرد ناشی می شود. عوامل محیطی مانند روابط اجتماعی و فرهنگی که در آن زندگی می کنیم نیز نقش اساسی دارند.
بزرگسالی میانسال معمولاً به دوره بین 29 تا 49 سالگی اطلاق می شود. در این دوره، بزرگسالان میانسال تضاد بین نسل و رکود را تجربه می کنند. آنها ممکن است احساس مشارکت در جامعه، نسل بعدی یا جامعه نزدیک خود داشته باشند. در همه فرهنگها، دوران کودکی دوران میانسالی زمانی برای رشد «مهارتهایی است که در جامعه آنها مورد نیاز خواهد بود».
و همچنین ممکن است چند سوال بپرسیم، بنابراین مانند یک نظرسنجی کوچک، این کار را انجام دهید. من همچنین پرسیده ام که آیا بچه ها دستورالعمل هایی را که قبل از دیدن یک صف می بینند به خاطر می آورند یا خیر. بنابراین یکی از دستورالعملهای مهمی که به همه شاهدان قبل از دیدن صف گفته میشود، حضور یا عدم حضور فرد است. و همانطور که از این اصطلاح پیداست، نقش آنها این است که اطمینان حاصل کنند که نیازهای حمایتی اضافی همه کودکان با شرایط اضافی/ویژه آموزشی وجود دارد. درک اینکه چه چیزی باعث می شود بچه ها تیک تیک بزنند یک کار بسیار بزرگ است، بنابراین مطالعه روانشناسی کودک هم گسترده و هم عمیق است.
به عنوان مثال، یک مطالعه طولی در مورد رشد اولیه سوادآموزی، تجربیات اولیه سوادآموزی یک کودک در هر 30 خانواده را با جزئیات بررسی کرد. چند مطالعه و عملکرد دیگر در زمینه روانشناسی رشد جسمانی توانایی های واج شناختی کودکان بالغ 5 تا 11 ساله و فرضیه های بحث برانگیز چپ دست ها در مقایسه با راست دست ها به تأخیر افتاده اند. مطالعه ایتون، چیپرفیلد، ریچوت و کوستیوک در سال 1996 در سه نمونه مختلف نشان داد که هیچ تفاوتی بین راست دست ها و چپ دست ها وجود ندارد. K. Warner Schaie مطالعه رشد شناختی را تا بزرگسالی گسترش داده است.
علاقه خاص دانکن به عدالت ترمیمی است، یک سیستم توانبخشی که برای متوقف کردن رفتار بد و جلوگیری از وقوع آن طراحی شده است، که توسط بزرگسالان نظارت می شود اما توسط خود کودکان هدایت می شود. یکی از مدارسی که دانکن با آن کار میکند، مدرسه ابتدایی شیرهمپتون در بریستول است. در این سکانس صوتی، ناتالیا جرسو، مدرس روانشناسی رشد در دانشگاه آزاد، به نقش و کار سه روانشناس رشدی می پردازد که همگی با کودکان سروکار دارند. دانکن گیلارد، سیلوانا منگونی و کاتریونا هاوارد همگی نظرات خود را در مورد روانشناسی کودک بیان می کنند. کارشناسان تنها بر روی بسیاری از تأثیراتی که به رشد طبیعی کودک کمک می کنند، تمرکز می کنند، بلکه بر عوامل مختلفی که ممکن است منجر به مشکلات روانی در دوران کودکی شود، تمرکز می کنند. عزت نفس، مدرسه، فرزندپروری، فشارهای اجتماعی و موضوعات دیگر همگی مورد توجه روانشناسان کودک هستند که می کوشند به کودکان کمک کنند تا به روش هایی سالم و مناسب رشد کنند.
او معتقد بود که انسان ها در طول زندگی خود در مراحلی رشد می کنند و این بر رفتارهای آنها تأثیر می گذارد. ژان پیاژه از سوئیس پیاژه با مشاهده مستقیم و تعامل، نظریه ای در مورد کسب درک در کودکان ایجاد کرد. او مراحل مختلف یادگیری در دوران کودکی را تشریح کرد و درک کودکان از خود و جهان را در هر مرحله از یادگیری توصیف کرد.
در این سن، کودکان برای کشف، آزمایش و درس گرفتن از اشتباهات، ابتکار عمل می کنند. مراقبانی که کودکان نوپا را تشویق می کنند تا چیزهای جدید را امتحان کنند و محدودیت های خود را آزمایش کنند، به کودک کمک می کنند خودمختار، متکی به خود و اعتماد به نفس شود. اگر متصدی مراقبت بیش از حد از اقدامات مستقل باشد یا او را تایید نکند، ممکن است کودک نوپا نسبت به توانایی های خود شک کند و از تمایل به استقلال احساس شرم کند.
نمونه ای از دلبستگی مضطرب در دوران بزرگسالی زمانی است که فرد بزرگسال شریکی را با دلبستگی مضطرب-اجتنابی انتخاب می کند. داشتن یک سبک دلبستگی مضطرب/دوسوگرا می تواند بر مسائل اعتماد بزرگسالان در یک رابطه متعهد تأثیر بگذارد. با درک اینکه یک فرد در کودکی چه سبک دلبستگی با مراقب خود شکل داده است، می توانیم روابط بین فردی آنها را در بزرگسالی بهتر درک کنیم.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت ذهن آرا بازدید نمایید
دانکن علاوه بر کار با مدارس و دانشآموزان برای حمایت از نیازهای آموزشی خاص، همچنین تحقیقاتی انجام میدهد که به پر کردن شکافهای درک ما در مورد چگونگی رشد کودکان کمک میکند.
به طور کلی، اینها روی رشد فیزیکی، شناختی (تفکر، یادگیری، حافظه و غیره) و اجتماعی/عاطفی کودکان نقش دارند. روانشناسان کودک تلاش می کنند تا هر جنبه ای از رشد کودک را درک کنند، از جمله نحوه یادگیری، تفکر، تعامل و واکنش عاطفی کودکان به اطرافیان، دوست یابی، درک احساسات و شخصیت، خلق و خوی و مهارت های خود در حال رشد. روانشناسی کودک که رشد کودک نیز نامیده می شود، مطالعه فرآیندهای روانشناختی کودکان و به طور خاص، تفاوت این فرآیندها با بزرگسالان، چگونگی رشد آنها از تولد تا پایان نوجوانی و چگونگی و چرایی تفاوت آنها از یک کودک به بعدی. این موضوع گاهی اوقات با دوران نوزادی، بزرگسالی و پیری در دسته روانشناسی رشد دسته بندی می شود.
مشاهدات بستگان، معلمان، و سایر بزرگسالان، و همچنین مشاهده مستقیم روانشناس و مصاحبه با کودک، مطالب زیادی را ارائه می دهد. در برخی موارد از پنجره یا آینه یک طرفه استفاده می شود تا بچه ها آزادانه با محیط خود یا دیگران ارتباط برقرار کنند بدون اینکه بدانند تحت نظر هستند. تست های شخصیت، تست های هوش و روش های تجربی نیز در درک رشد کودک مفید بوده اند. سازمان بهداشت جهانی "هیچ توافق کلی در مورد سنی که در آن فرد پیر می شود" نمی یابد.
شای به جای اینکه از دوران نوجوانی پایدار باشد، بزرگسالان را در به کارگیری توانایی های شناختی خود در حال پیشرفت می بیند. گزارشهای دیگر، مانند لو ویگوتسکی، پیشنهاد کردهاند که رشد طی مراحلی پیشرفت نمیکند، بلکه فرآیند رشدی که از بدو تولد آغاز میشود و تا زمان مرگ ادامه مییابد برای چنین ساختاری و نهایی بسیار پیچیده است. بنابراین، توسعه باید تجزیه و تحلیل شود، به جای اینکه به عنوان یک محصول برای به دست آوردن تلقی شود. روانشناسی رشد نه تنها به توصیف ویژگی های تغییرات روانی در طول زمان می پردازد، بلکه به دنبال توضیح اصول و عملکرد درونی این تغییرات است.
مفهوم دورههای بحرانی نیز در فیزیولوژی عصبی، از آثار هوبل و ویزل، به خوبی تثبیت شده است. رشد اجتماعی و عاطفی کودک می تواند به دلیل مشکلات هماهنگی حرکتی مختل شود که با فرضیه استرس محیطی اثبات می شود. مشکلات هماهنگی حرکتی بر حرکات ظریف و درشت حرکتی و همچنین مهارت های ادراکی-حرکتی تأثیر می گذارد.
کشف رفتارهای جدید ناشی از شرطی سازی کلاسیک و عملی و شکل گیری عادات است. از هشت ماهگی، نوزاد می تواند یک شی پنهان را کشف کند، اما وقتی شیء را جابجا می کند، استقامت می کند. در یک مطالعه طولی، یک محقق افراد زیادی را که در یک زمان یا در همان زمان متولد شده اند مشاهده می کند و مشاهدات جدیدی را به عنوان اعضای سن کوهورت انجام می دهد. از این روش می توان برای نتیجه گیری در مورد اینکه کدام نوع توسعه جهانی است و در اکثر اعضای یک گروه رخ می دهد، استفاده کرد.
و چگونه می توان از آنها برای بهبود قابلیت اطمینان آنها پشتیبانی کرد. تحقیقات او در توسعه روش هایی که شناسایی مجرمان را از طریق فیلم های ویدئویی برای کودکان بهبود می بخشد، مفید بوده است. یافته های او اکنون در توصیه های مربوط به نحوه برخورد پلیس با شاهدان کودک اجرا می شود.
داشتن بیش از یکی از این ارقام به احتمال بالاتر نتایج مثبت کودک کمک می کند. آنچه ما داریم مجموعه ای از آیتم های مختلف است، یا ممکن است آنها را به عنوان نقاط عطف در نظر بگیرید، بنابراین کارهایی که کودکان، اکثر کودکان می توانند با یک نقطه رشد خاص انجام دهند. و کاری که ما انجام می دهیم این است که آن ها را به چهار قسمت تقسیم می کنیم.
برای برخی از کودکان، تعداد زیادی تمرینکنندگان مختلف را مشاهده خواهند کرد، بنابراین برای والدین بسیار مفید است که مجموعهای از اطلاعات را داشته باشند که بتوانند از آن استفاده کنند و به تمرینکنندگان مختلف نشان دهند. روشی دوستانه، و با اصطلاح فنی کمتر، در واقع به همه کسانی که با کودک کار می کنند کمک می کند تا از همان زبان و مجموعه ای از منابع استفاده کنند. این مجله بر اساس مسیر رشد معمولی است، بنابراین شما می توانید به نوعی آن را ببینید، و حتی کودکان مبتلا به اختلالات رشدی از آن مراحل عبور می کنند، به همان ترتیب، آنها ممکن است آن را با سرعت متفاوتی انجام دهند. من با 14 مدرسه ابتدایی، یک مدرسه راهنمایی و یک مدرسه استثنایی، اگر دوست دارید، پیوند می دهم.
مقالهای در مورد رشد شناختی بزرگسالان گزارش میدهد که مطالعات مقطعی نشان میدهد که «برخی از تواناییها تا اوایل کهولت سن ثابت ماندند». چارچوب مرتبط برای مطالعه این بخش از طول عمر، بلوغ در حال ظهور است. محققان بزرگسالی در حال ظهور، مانند جفری آرنت، لزوماً علاقه ای به توسعه روابط ندارند. در عوض، این مفهوم نشان میدهد که افراد پس از سالهای نوجوانی به دورهای تبدیل میشوند که به عنوان ایجاد رابطه و احساس کلی ثبات در زندگی مشخص نمیشود، بلکه با سالها زندگی با والدین، مراحل خودیابی و آزمایش مشخص میشود. در دهههای 1980 و 1990، محققان روشهای جدیدی را برای ارزیابی درک نوزادان از جهان با دقت و ظرافتی بسیار بیشتر از آنچه پیاژه در زمان خود میتوانست انجام دهد، توسعه دادند.
روانشناسی رشد تکاملی یک الگوی پژوهشی است که اصول اولیه تکامل داروینی، به ویژه انتخاب طبیعی را برای درک رشد رفتار و شناخت انسان به کار می گیرد. این شامل مطالعه مکانیسم های ژنتیکی و محیطی است که زمینه ساز رشد شایستگی های اجتماعی و شناختی است، و همچنین فرآیندهای اپی ژنتیکی (تعامل ژن-محیط) که این شایستگی ها را با شرایط محلی تطبیق می دهد. اوایل بزرگسالی به طور کلی به دوره بین 18 تا 29 سالگی اطلاق می شود و به گفته نظریه پردازانی مانند اریک اریکسون، مرحله ای است که رشد عمدتاً بر حفظ روابط متمرکز است. به عنوان مثال می توان به ایجاد پیوند صمیمیت، حفظ دوستی ها و تشکیل خانواده اشاره کرد. برخی از نظریه پردازان بیان می کنند که توسعه مهارت های صمیمیت متکی بر حل مراحل رشد قبلی است.
مدرسه عرصهای را ارائه میکند که در آن کودکان میتوانند در مورد خود بهعنوان «صنعتی» نگاه کنند. آنها همچنین می توانند صنعت را در خارج از مدرسه در ورزش، بازی و انجام کارهای داوطلبانه توسعه دهند. کودکانی که به «موفقیت در مدرسه یا بازیها» میرسند، ممکن است احساس شایستگی داشته باشند. در دوران نوپا، نوزادان شروع به یادگیری نحوه راه رفتن، صحبت کردن و تصمیم گیری برای خود می کنند. یکی از ویژگی های مهم این دوره سنی، رشد زبان است، جایی که کودکان در حال یادگیری نحوه برقراری ارتباط و بیان احساسات و خواسته های خود از طریق استفاده از صداهای صوتی، غرغر کردن و در نهایت کلمات هستند.
اریک اریکسون، روانشناس آلمانی-آمریکایی و همکار و همسرش، جوآن اریکسون، هشت مرحله از رشد روانی-اجتماعی را تصور کردند که به نظر آنها افراد سالم هنگام رشد از نوزادی تا بزرگسالی از آن عبور می کنند. حل موفقیتآمیز معضل باعث میشود فرد فضیلت مثبتی را در خود جای دهد، اما شکست در حل چالش اساسی آن مرحله، ادراکات منفی از فرد یا دنیای اطراف را تقویت میکند و رشد شخصی فرد قادر به پیشرفت نیست. روانشناسی رشد به طور کلی بر چگونگی و چرایی تغییرات خاص در طول زمان در طول زندگی انسان تمرکز می کند. بسیاری از نظریه پردازان سهم عمیقی در این زمینه از روانشناسی داشته اند. یکی از آنها، اریک اریکسون، مدلی از هشت مرحله رشد روانی ایجاد کرد.
فضیلت مثبت مرحله اول امید است، در این که کودک یاد بگیرد به چه کسی اعتماد کند و امیدوار باشد که گروهی از مردم در کنار او باشند. کولبرگ از معضل هاینز برای اعمال مراحل رشد اخلاقی خود استفاده کرد. معضل هاینز شامل مرگ همسر هاینز بر اثر سرطان و هاینز برای نجات همسرش با سرقت یک دارو است. اخلاق پیش قراردادی، اخلاق متعارف، و اخلاق پسا قراردادی در موقعیت هاینز صدق می کند.
مطالعاتی برای بررسی تفاوتهای کودکانی که تاخیر رشدی دارند در مقایسه با رشد معمولی انجام شده است. به طور معمول هنگام مقایسه با یکدیگر، سن ذهنی در نظر گرفته نمی شود. هنوز ممکن است تفاوت هایی در کودکان با تاخیر در رشد در مقایسه با اختلالات رفتاری، عاطفی و سایر اختلالات روانی رشد معمولی وجود داشته باشد.
والدین سهل گیر با سطوح بالای پاسخگویی همراه با سطوح پایین تقاضا مشخص می شود. آنها به درجه بالایی از خودتنظیمی اجازه می دهند و معمولاً از رویارویی اجتناب می کنند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت روشنا بازدید نمایید
در مقایسه با کودکانی که با استفاده از سبک مقتدرانه بزرگ شده اند، دختران پیش دبستانی که در خانواده های سهل گیر بزرگ شده اند، قاطعیت کمتری دارند.
نظریههای مرحله را میتوان با فرضیههای بیوقفه متمایز کرد، که نشان میدهد توسعه یک فرآیند افزایشی است. ژان پیاژه، روانشناس رشدی سوئیسی، پیشنهاد کرد که یادگیری فرآیندی فعال است زیرا کودکان از طریق تجربه یاد می گیرند و اشتباه می کنند و مشکلات را حل می کنند. پیاژه پیشنهاد کرد که یادگیری باید با کمک به دانش آموزان در درک اینکه معنا ساخته شده است، کامل باشد. و من فکر می کنم کاری که روانشناسان تربیتی انجام می دهند این است که مدارس را ثابت نگه دارند. آنها به آنها کمک می کنند تا در واقع بفهمند که می توانند طیف وسیعی از مسائل را نه در انزوا، بلکه به عنوان بخشی از یک تیم حل کنند. آنها پیشنهادات عملی زیادی ارائه میدهند، در حالی که معلمان همیشه روی تردمیل بزرگ همستر هستند و میخواهند بهترین کار را انجام دهند، و میخواهند مطمئن شوند که بچهها به حداکثر خود میرسند.
عوامل استرس زا ثانویه که معمولاً شناسایی می شوند شامل تمایل کودکان با مهارت های حرکتی ضعیف است که کمتر در بازی های سازماندهی شده با سایر کودکان شرکت می کنند و بیشتر از نظر اجتماعی احساس انزوا می کنند.
لطفاً جهت دسترسی به لیست برترین خدمات روانشناسی و مشاوره کلیک کنید
EDP هر دو ویژگیهای معمولی گونهای انتوژنز را در حال توسعه قابل اعتماد و همچنین تفاوتهای فردی در رفتار را از دیدگاه تکاملی در نظر میگیرد. از این منظر، توسعه انسانی به جای پیروی از یک الگوی توسعه نوع گونه، از استراتژیهای جایگزین تاریخ زندگی در پاسخ به تنوع محیطی پیروی میکند. از زمان انتشار آن در سال 1979، بیانیه اصلی برونفنبرنر در مورد این نظریه، بوم شناسی توسعه انسانی، تأثیر گسترده ای بر رویکرد روانشناسان و دیگران به مطالعه انسان ها و محیط های آنها داشته است.
از آن زمان، بسیاری از مطالعات مبتنی بر این روش ها نشان می دهد که نوزادان جوان بسیار بیشتر از آنچه در ابتدا تصور می شد، درباره جهان می دانند. نظریههای مرحلهای توسعه بر این گمان استوار است که توسعه ممکن است فرآیندی ناپیوسته باشد که شامل مراحل خاصی است که با تضادهای ذهنی در رفتار مشخص میشوند. علاوه بر این، آنها فرض می کنند که ساختار مراحل متناسب با هر فرد متغیر نیست، در هر صورت، زمان هر ترتیب ممکن است به طور جداگانه تغییر کند.
در نتیجه این مفهوم سازی توسعه، این محیط ها - از خانواده تا ساختارهای اقتصادی و سیاسی - به عنوان بخشی از مسیر زندگی از کودکی تا بزرگسالی در نظر گرفته شده اند. نظریه سیستم های اکولوژیکی، که در اصل توسط یوری برونفنبرنر فرموله شد، چهار نوع سیستم محیطی تودرتو را با تأثیرات دو جهته در داخل و بین سیستم ها مشخص می کند. این چهار سیستم عبارتند از: میکروسیستم، مزوسیستم، اگزوسیستم و ماکروسیستم. هر سیستم حاوی نقش ها، هنجارها و قوانینی است که می توانند به شکل قدرتمندی توسعه را شکل دهند. اگزوسیستم یک سیستم اجتماعی بزرگتر است که در آن کودک هیچ نقشی ندارد. کلان سیستم به ارزش های فرهنگی، آداب و رسوم و قوانین جامعه اشاره دارد.
کنترل والدین به درجهای اشاره دارد که والدین رفتار فرزندان خود را مدیریت میکنند. تأثیر مهم تغییرات بیولوژیکی و اجتماعی که زنان و مردان در سنین میانی بزرگسالی تجربه می کنند در این واقعیت منعکس می شود که افسردگی در سن 48.5 سالگی در سراسر جهان بالاترین میزان است. برای کودکان 9 تا 11 ساله "دوستی و روابط با همسالان" در قدرت، پیچیدگی و اهمیت افزایش می یابد. آنها حتی کمتر به خانواده خود وابسته می شوند و از نظر تحصیلی با چالش مواجه می شوند. برای رویارویی با این چالش، آنها دامنه توجه خود را افزایش می دهند و یاد می گیرند که دیدگاه های دیگر را ببینند.
جوانان مبتلا به سندرم ویلیامز معمولاً بسیار اجتماعی و دارای انگیزه اجتماعی هستند. حضور در اطراف آنها بسیار سرگرم کننده است و آنها برای تعامل اجتماعی با مردم بسیار تحریک می شوند، اما اغلب پشتوانه درک آنها از پویایی های اجتماعی عدم درک آن چیزی است که واقعاً در حال وقوع است. ، توسعه مهارت های رفتار اجتماعی و فردی مناسب، مهارت های خودیاری. بنابراین، ما آنچه را که تجزیه و تحلیل مهارت نامیده می شود جمع آوری می کنیم. با مهارت در آن دنباله، از انواع مختلف فرآیندهای تحریک و داربست برای دستیابی به تسلط بر آن هدف استفاده کنید و سپس از طریق آن زنجیره کار کنید تا زمانی که آن فرد جوان بتواند تمام رشته مهارت ها را تکمیل کند. و این فرآیندهای یادگیری را بسیار واضح، بسیار فشرده، بسیار منسجم، و بارها و بارها تکرار کنید، در نهایت، آن مهارت تسلط پیدا می کند.
این فایل صوتی باید طیف وسیعی از کارهایی را که روانشناسان رشد انجام می دهند و اینکه چقدر برای درک و حمایت از کودکان اهمیت دارد به شما نشان می دهد. روشهای تحقیق دقیق روانشناسان رشد را قادر میسازد تا نظم بسیار مهمی را در تفاوت کودکان با بزرگسالان و تفاوت افراد با یکدیگر آشکار کنند. سپس این تحقیق نشان میدهد که حمایت و تدارکاتی که برای کودکان در زمینههای دنیای واقعی مانند مدارس، خانوادهها و نظام حقوقی انجام میشود تا حد امکان مناسب و مؤثر است. برای سرپرست، لوئیزا مونتون، کمک یک روانشناس تربیتی نه تنها به بچههای مدرسهاش امکان شکوفایی میدهد، بلکه به آنها بینش و درک بیشتری نسبت به معنای انسانی گردتر و بردبارتر میدهد. از آنجایی که روانشناسی کودک بسیار گسترده است و سعی می کند به سوالات زیادی پاسخ دهد، محققان و پزشکان اغلب رشد را به حوزه های خاصی تقسیم می کنند.
این فرآیند لذت جویی طی مراحلی تغییر می کند زیرا افراد تکامل می یابند. هر دوره لذت طلبی که فرد تجربه می کند با مرحله ای از رشد روانی-جنسی نشان داده می شود. روانشناسی رشد شامل طیف وسیعی از زمینه ها مانند روانشناسی تربیتی، آسیب شناسی روانی کودک، روانشناسی رشد پزشکی قانونی، رشد کودک، روانشناسی شناختی، روانشناسی بوم شناختی و روانشناسی فرهنگی است. روانشناسان رشدی تأثیرگذار قرن بیستم عبارتند از: یوری برونفنبرنر، اریک اریکسون، زیگموند فروید، آنا فروید، ژان پیاژه، باربارا روگوف، استر تلن و لو ویگوتسکی.
این روشها در میزان کنترلی که محققان بر شرایط مطالعه اعمال میکنند، و نحوه ایجاد ایدههایی درباره متغیرهایی که باید مطالعه کنند، متفاوت است.
لطفاً جهت دسترسی به لیست برترین بهترین روانپزشک کلیک کنید
هر تحقیق توسعهای را میتوان بر حسب اینکه آیا استراتژی زیربنایی آن شامل رویکرد تجربی، همبستگی یا مطالعه موردی است، مشخص کرد. روش تجربی شامل «دستکاری واقعی درمانها، شرایط یا رویدادهایی است که شرکتکننده یا موضوع در معرض آن قرار میگیرد؛ طرح آزمایشی به روابط علت و معلولی اشاره میکند. محیط طبیعی؛ اما محدودیت آن است بنابراین اجازه تعیین روابط علت و معلولی بین متغیرها را نمی دهد.
بسیاری از محققان به تعامل بین ویژگی های شخصی، رفتار فرد و عوامل محیطی علاقه مند هستند. بحثهای جاری در رابطه با روانشناسی رشد شامل ذاتگرایی بیولوژیکی در مقابل نوروپلاستیسیته و مراحل رشد در مقابل سیستمهای پویای رشد است. روانشناسان رشد به این موضوع علاقه دارند که چه زمانی و چگونه تغییرات در روانشناسی انسان رخ می دهد.
بسیاری از روانشناسان رشد درباره زمان، چگونگی و چرایی تغییرات رشدی و چگونگی تفاوت کودکان با بزرگسالان در نحوه تفکر و واکنش آنها به جهان تحقیق می کنند. گاهی اوقات این تحقیق کاربرد مستقیمی مانند آموزش و حمایت از کودکان با تاخیر رشد دارد. گاهی روانشناسان رشدی صرفاً برای درک بهتر چگونگی وقوع رشد، تحقیق می کنند. کاتریونا هاوارد یکی از اعضای گروه شناخت پزشکی قانونی در دانشگاه آزاد است. او برای سالهای متمادی در حال انجام تحقیق در مورد میزان دقیق بودن کودکان به عنوان شاهد در دادگاهها بوده است.
رویکرد مطالعه موردی به تحقیقات اجازه میدهد تا با جمعآوری دادهها بر اساس مصاحبهها، پرسشنامههای ساختاریافته، مشاهدات و نمرات آزمون، درک عمیقی از یک شرکتکننده به دست آورند. هر یک از این روشها نقاط قوت و ضعف خود را دارند، اما روش تجربی در مواقع مناسب، روش ترجیحی دانشمندان رشد است، زیرا وضعیت کنترلشده و نتیجهگیری را در مورد روابط علت و معلولی فراهم میکند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت شیوا بازدید نمایید
روانشناسان رشدی که به رشد اجتماعی علاقه مند هستند، چگونگی رشد شایستگی های اجتماعی و عاطفی افراد را بررسی می کنند. برای مثال، آنها مطالعه میکنند که چگونه کودکان دوستی برقرار میکنند، چگونه احساسات را درک میکنند و با آنها برخورد میکنند، و هویت چگونه شکل میگیرد. پژوهش در این زمینه ممکن است شامل مطالعه رابطه بین شناخت یا رشد شناختی و رفتار اجتماعی باشد.
پیاژه به این نتیجه رسید که نوزادان قبل از 18 ماهگی پس از مشاهده شکست نوزادان قبل از این سن در جستجوی شیئی که آخرین بار در آن دیده شده بود، درک کاملی از ماندگاری اشیا نداشتند. در عوض، نوزادان همچنان به دنبال شیئی هستند که برای اولین بار در آن دیده شده است و مرتکب خطای A-not-B می شوند. از آنجایی که هر روشی دارای نقاط ضعفی است، روانشناسان رشد به ندرت به یک مطالعه یا حتی یک روش برای رسیدن به نتیجهگیری با یافتن شواهد ثابت از منابع همگرا تا حد ممکن متکی هستند. مرحله اول «اعتماد در برابر بی اعتمادی» در دوران نوزادی اتفاق می افتد.
مجله رشد منبعی است که عمدتاً برای والدین و خانواده های کودکان دارای نیازهای آموزشی خاص و ناتوانی ها هدف قرار می گیرد. و هدف آن کمک به آنها برای مشاهده، ثبت، جشن گرفتن و حمایت از رشد فرزندشان است. و همچنین برای کمک به آنها در برقراری ارتباط با پزشکان مختلف که با فرزندشان کار می کنند طراحی شده است.
علاوه بر این، کودکان پیش دبستانی از هر دو جنس نسبت به کودکانی که تحت سبک های فرزندپروری مقتدر بزرگ شده اند، از نظر شناختی توان کمتری دارند. روانشناسی رشد بسیاری از روش های تحقیقاتی مورد استفاده در سایر حوزه های روانشناسی را به کار می گیرد. با این حال، نوزادان و کودکان را نمی توان به روشی مشابه بزرگسالان مورد آزمایش قرار داد، بنابراین اغلب از روش های مختلفی برای مطالعه رشد آنها استفاده می شود. رشد جسمانی به بلوغ فیزیکی بدن یک فرد تا رسیدن به قد بالغ مربوط می شود.
نوام چامسکی، زبانشناس، اظهار میدارد که به دلیل فقدان اطلاعات کافی در ورودی زبان، یک دستور زبان جهانی وجود دارد که برای همه زبانهای بشری کاربرد دارد و از قبل مشخص شده است. این به این ایده منجر شده است که یک ماژول شناختی ویژه برای یادگیری زبان وجود دارد که اغلب به آن دستگاه اکتساب زبان گفته می شود. نقد چامسکی از مدل رفتارگرایانه اکتساب زبان توسط بسیاری به عنوان نقطه عطف کلیدی در کاهش برجستگی نظریه رفتارگرایی به طور کلی در نظر گرفته می شود. اما تصور اسکینر از "رفتار کلامی" از بین نرفته است، شاید تا حدی به این دلیل که کاربردهای عملی موفقی ایجاد کرده است. زیگموند فروید نظریهای را ارائه کرد که نشان میدهد انسانها مانند خودشان رفتار میکنند زیرا دائماً به دنبال لذت هستند.
دینامیک غیرخطی برای سیستم های انسانی به طور خاص برای رسیدگی به مسائلی که نیاز به توجه به موقتی بودن مانند انتقال زندگی، رشد انسانی و تغییرات رفتاری یا عاطفی در طول زمان دارند، اعمال شده است. سیستمهای دینامیکی غیرخطی در حال حاضر بهعنوان راهی برای توضیح پدیدههای مجزای رشد انسانی مانند عاطفه، فراگیری زبان دوم و حرکت در حال بررسی هستند. یکی از زمینه هایی که این بحث فطری به طور برجسته به تصویر کشیده شده است، تحقیق در مورد اکتساب زبان است. از این منظر، زبان را می توان از طریق روش های یادگیری عمومی به دست آورد که در سایر جنبه های رشد مانند یادگیری ادراکی نیز کاربرد دارد. یک بحث مهم در روانشناسی رشد، رابطه بین فطری بودن و تأثیر محیطی با توجه به هر جنبه خاصی از رشد است. این اغلب به عنوان "طبیعت و پرورش" یا بومی گرایی در مقابل تجربه گرایی شناخته می شود.
یافتهها حاکی از این بود که کودکان میتوانند به اندازه بزرگسالان در تشخیص درست فردی از یک صف دقیق عمل کنند. آنها به درستی آن مجرم را شناسایی می کنند، اما ما همچنین به برخی از شاهدان خود صفی را نشان می دهیم که شامل شخصی نیست که قبلاً دیده اند. بنابراین بدیهی است که به آنها ترکیبی ارائه میشود که در آن شخصی که قبلاً دیدهاند در آنجا نبوده است. و آنچه ما متوجه شدیم این است که کودکان در مقایسه با بزرگسالان بسیار بیشتر احتمال دارد که فردی را از میان یک تیم انتخاب کنند. علیرغم تلاشها برای متحد کردن نظریههای مختلف رشد کودک، این رشته همچنان پویا است و با توسعه رشتههای فیزیولوژی و روانشناسی تغییر میکند.
با ورود به دبستان، کودکان در این گروه سنی شروع به فکر کردن در مورد آینده و "جایگاه خود در جهان" می کنند. کار با دانش آموزان دیگر و تمایل به دوستی و پذیرش آنها اهمیت بیشتری پیدا می کند. به عنوان دانشآموز، مهارتهای ذهنی و کلامی "برای توصیف تجربیات و صحبت در مورد افکار و احساسات" را توسعه میدهند. آنها کمتر خود محور می شوند و "نگرانی بیشتری برای دیگران" نشان می دهند. نوزادان در سنین یک تا دو سالگی به مرحله رشدی می روند که به عنوان کودکی شناخته می شود.
وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر عوامل مختلفی از جمله میزان تحصیلات افراد، میزان درآمد آنها، شغلی که دارند و محل زندگی آنها بستگی دارد. کارشناسان در پاسخهایشان به برخی از سؤالات بزرگتر در روانشناسی کودک، مانند اینکه آیا تجربیات اولیه مهمتر از تجربیات بعدی هستند یا اینکه طبیعت یا پرورش نقش بیشتری در رشد بازی میکند، متفاوت هستند. از آنجایی که دوران کودکی نقش مهمی را در ادامه زندگی ایفا می کند، جای تعجب نیست که چرا این موضوع در روانشناسی، جامعه شناسی و آموزش به موضوع مهمی تبدیل شده است.
که هر دو به تعیین عواملی برای سبک های دلبستگی خاص کمک می کنند. کمک تست وضعیت عجیب و غریب "اختلال در دلبستگی" و اینکه آیا مشخص شده است که آیا مشخص شده است که آیا مشخص شده است که به یک مسئله دلبستگی کمک می کند یا خیر. مصاحبه دلبستگی بزرگسالان ابزاری است که شبیه آزمون وضعیت عجیب است اما در عوض بر مسائل دلبستگی که در بزرگسالان یافت می شود تمرکز می کند. هر دو آزمایش به بسیاری از محققان کمک کرده است تا اطلاعات بیشتری در مورد خطرات و نحوه شناسایی آنها به دست آورند.
پیاژه مدعی شد که منطق و اخلاق از طریق مراحل سازنده رشد می کنند. لارنس کولبرگ با بسط کار پیاژه مشخص کرد که فرآیند رشد اخلاقی اساساً با عدالت مرتبط است و در طول زندگی فرد ادامه دارد. سلام، من ناتالیا جرسو از دانشکده آموزش و مطالعات زبان در دانشگاه آزاد هستم. این نقاط عطف نشان دهنده توانایی هایی مانند راه رفتن و صحبت کردن است که توسط اکثر کودکان در سنین مشابه به دست می آید. در میان چیزهای دیگر، ما علاقه مندیم توضیح دهیم که چگونه کودکان به این نقاط عطف می رسند و چگونه عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی می توانند بر رشد ما تأثیر بگذارند.
لو ویگوتسکی یک نظریه پرداز روسی از دوران شوروی بود که معتقد بود کودکان از طریق تجربه عملی و تعاملات اجتماعی با اعضای فرهنگ خود یاد می گیرند. برخلاف پیاژه، او ادعا کرد که مداخله به موقع و حساس توسط بزرگسالان زمانی که کودک در آستانه یادگیری یک کار جدید است (به نام "منطقه رشد نزدیک") می تواند به کودکان در یادگیری وظایف جدید کمک کند. این نقش بزرگسال اغلب به عنوان "استاد" ماهر نامیده می شود، در حالی که کودک از طریق یک فرآیند آموزشی که اغلب "کارآموزی شناختی" نامیده می شود، شاگرد یادگیری در نظر گرفته می شود. مارتین هیل اظهار داشت که "دنیای واقعیت در ذهن کودک صدق نمی کند. " این تکنیک "داربست" نامیده می شود، زیرا بر دانشی که کودکان از قبل دارند با دانش جدیدی که بزرگسالان می توانند به کودک در یادگیری آن کمک کنند، ساخته می شود.
سونوگرافی نشان داده است که نوزادان قادر به انجام طیف وسیعی از حرکات در رحم هستند که بسیاری از آنها بیشتر از رفلکس های ساده به نظر می رسد. تا زمانی که به دنیا می آیند، نوزادان می توانند صدای مادر خود را بشناسند و ترجیح دهند که نشان دهنده رشد پیش از تولد در ادراک شنوایی باشد. رشد پیش از تولد و عوارض تولد نیز ممکن است با اختلالات رشد عصبی مرتبط باشد، برای مثال در اسکیزوفرنی.
دلبستگی به عنوان یک سیستم بیولوژیکی یا انگیزه بقای قدرتمند توصیف می شود که برای تضمین بقای نوزاد تکامل یافته است. کودکی که در معرض تهدید یا استرس قرار دارد به سمت مراقبانی حرکت می کند که احساس امنیت جسمی، عاطفی و روانی را برای فرد ایجاد می کنند. بعداً مری آینزورث پروتکل وضعیت عجیب و غریب و مفهوم پایگاه امن را توسعه داد. این ابزار برای کمک به درک و نظارت بر دلبستگی، مانند آزمون وضعیت عجیب و غریب و مصاحبه دلبستگی بزرگسالان، کمک می کند.
روانشناسی رشد، مطالعه علمی چگونگی و چرایی تغییر انسان ها در طول زندگی است. این رشته که در ابتدا به نوزادان و کودکان مربوط می شد، گسترش یافته و شامل دوران نوجوانی، رشد بزرگسالان، پیری و کل طول عمر می شود. هدف روانشناسان رشد توضیح دادن چگونگی تغییر تفکر، احساس و رفتار در طول زندگی است. این رشته تغییرات را در سه بعد عمده بررسی می کند که عبارتند از رشد فیزیکی، رشد شناختی و رشد عاطفی اجتماعی. در این سه بعد طیف وسیعی از موضوعات از جمله مهارتهای حرکتی، کارکردهای اجرایی، درک اخلاقی، اکتساب زبان، تغییرات اجتماعی، شخصیت، رشد عاطفی، خودپنداره و شکلگیری هویت وجود دارد. روانشناسی رشد تأثیرات طبیعت و پرورش را بر روند رشد انسان و همچنین فرآیندهای تغییر در بافت در طول زمان بررسی می کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت اردیبهشت بازدید نمایید
از هم پاشیدگی ذهنی نیز ممکن است رخ دهد که منجر به زوال عقل یا بیماری هایی مانند بیماری آلزایمر شود. میانگین سن شروع زوال عقل در مردان 78.8 و برای زنان 81.9 سال است. به طور کلی اعتقاد بر این است که هوش متبلور تا سن بالا افزایش می یابد، در حالی که هوش سیال با افزایش سن کاهش می یابد. افزایش یا کاهش هوش طبیعی با افزایش سن بستگی به اندازه گیری و مطالعه دارد. مطالعات طولی نشان می دهد که سرعت ادراکی، استدلال استقرایی و جهت گیری فضایی کاهش می یابد.
یک دیدگاه تجربه گرایانه استدلال می کند که این فرآیندها در تعامل با محیط به دست می آیند. امروزه روانشناسان رشد به ندرت در مورد بیشتر جنبه های رشد چنین مواضع قطبی می گیرند. بلکه آنها، در میان بسیاری از چیزهای دیگر، رابطه بین تأثیرات ذاتی و محیطی را بررسی می کنند. یکی از راه هایی که این رابطه در سال های اخیر مورد بررسی قرار گرفته است، از طریق حوزه نوظهور روانشناسی رشد تکاملی است. تئوری دلبستگی که در ابتدا توسط جان بولبی توسعه یافت، بر اهمیت روابط باز، صمیمی و معنادار عاطفی تمرکز دارد.
در مقایسه با کودکان MA، تفاوت بیشتری بین رفتارهای رشدی نرمال به طور کلی وجود دارد. DD ها می توانند باعث MA پایین تر شوند، بنابراین مقایسه DD ها با TD ها ممکن است دقیق نباشد. جفت کردن DD ها به طور خاص با کودکان TD در MA مشابه می تواند دقیق تر باشد. سطوحی از تفاوت های رفتاری وجود دارد که در سنین خاص طبیعی تلقی می شود. وقتی به بچههای DD و MA نگاه میکنیم، میخواهیم ببینیم که آیا آنهایی که DD دارند رفتارهای بیشتری دارند که برای گروه MA آنها عادی نیست. تأخیر رشد نسبت به همتایان TD خود باعث ایجاد اختلالات یا مشکلات دیگری می شود.
همه روانشناسان، به هر حال، موافق نیستند که پیشرفت می تواند یک فرآیند مداوم باشد. آنها می پذیرند که پیشرفت شامل مراحل غیرقابل انکار و تقسیم شده با انواع رفتارهای متفاوت در هر سازمان است. این پیشنهاد میکند که توسعه ظرفیتهای معین در هر ترتیب، مانند احساسات خاص یا روشهای در نظر گرفتن، شروع و نقطه پایان مشخصی داشته باشد. به هر حال، هیچ زمان درستی وجود ندارد که در آن یک ظرفیت به طور ناگهانی نشان داده یا ناپدید شود. اگرچه برخی از انواع در نظر گرفتن، احساس کردن یا ادامه دادن به طور ناگهانی به نظر می رسد، این احتمال وجود دارد که برای مدتی به تدریج در حال توسعه باشد.
ژان پیاژه، نظریه پرداز سوئیسی، معتقد است که کودکان با ساختن فعال دانش از طریق تجربه عملی، یاد می گیرند. او پیشنهاد کرد که نقش بزرگسالان در کمک به یادگیری کودک، فراهم کردن مواد مناسبی است که کودک بتواند با آنها تعامل داشته باشد و از آنها برای ساختن استفاده کند. او از پرسشگری سقراطی استفاده کرد تا کودکان را وادار کند تا در مورد کاری که انجام میدهند فکر کنند، و سعی میکرد آنها را وادار کند که در توضیحاتشان تناقضاتی ببینند. کاری که ما برای شاهدان کودک انجام دادهایم، با شاهدان مسنتر نیز کار میکند.
رشد خودمختار کودک مهار می شود و آنها را برای مقابله با جهان در آینده آمادگی کمتری می گذارد. کودکان نوپا همچنین شروع به شناسایی خود در نقش های جنسیتی می کنند و بر اساس تصورشان از آنچه یک زن یا مرد باید انجام دهد عمل می کنند. در مراحل اولیه، رشد از حرکات ناشی از رفلکس های ابتدایی ناشی می شود.
با ظهور علوم اعصاب شناختی، جنین شناسی و علوم اعصاب رشد پیش از تولد مورد توجه تحقیقات روانشناسی رشد قرار گرفته است. برخی از رفلکس های اولیه نیز قبل از تولد ایجاد می شوند و هنوز در نوزادان وجود دارند. یک فرضیه این است که این رفلکس ها باقی مانده و در زندگی اولیه انسان کاربرد محدودی دارند. نظریه رشد شناختی پیاژه پیشنهاد می کند که برخی از رفلکس های اولیه بلوک های سازنده رشد حسی-حرکتی نوزاد هستند. به عنوان مثال، رفلکس تونیک گردن ممکن است با آوردن اشیا به میدان دید نوزاد به رشد کمک کند. مدلهای سیستمهای پویا نشان میدهند که چگونه بسیاری از ویژگیهای مختلف یک سیستم پیچیده ممکن است برای ایجاد رفتارها و تواناییهای نوظهور با هم تعامل داشته باشند.
در سالهای اولیه، کودکان "کاملاً به مراقبت دیگران وابسته هستند". بنابراین، آنها یک "رابطه اجتماعی" با مراقبین خود و بعداً با اعضای خانواده ایجاد می کنند. در طول سال های پیش دبستانی (3-5)، آنها "افق های اجتماعی خود را بزرگ می کنند" تا افراد خارج از خانواده را نیز در بر گیرند. از نظر اجتماعی، دوره کودکی نوپا معمولاً "دو نفر وحشتناک" نامیده می شود. کودکان نوپا اغلب از تواناییهای زبانی جدید خود برای بیان خواستههای خود استفاده میکنند، اما اغلب به دلیل اینکه مهارتهای زبانیشان تازه شروع شده است، توسط والدین اشتباه میشوند. فردی که در این مرحله استقلال خود را آزمایش می کند، دلیل دیگری پشت برچسب بدنام استیج است.
ما آنها را از نظر پرونده های فردی حمایت می کنیم، بنابراین افراد جوانی که مدرسه در برآوردن نیازهای فردی آنها با مشکل مواجه هستند، همه آنها نیازهای آموزشی ویژه یا نیازهای آموزشی ویژه دارند.
لطفاً جهت دسترسی به لیست برترین مرکز مشاوره کلیک کنید
من یک مثال عینی از یک فرد جوان برای شما میآورم که تا همین اواخر در پرونده من بوده است. این یک فرد جوان در یک مدرسه معمولی است که تشخیص سندرم ویلیامز دارد.
به این ترتیب، روانشناسان رشد علاقه مند به تغییراتی هستند که در طول عمر اتفاق می افتد، اما بسیاری از کارهای آنها بر تغییرات در دوران کودکی متمرکز است زیرا این دوره رشد شدید است. دیگران در مورد نحوه حمایت از کودکان در مدرسه یا نحوه کمک به کودکان دارای تاخیر رشد آموزش دیده اند. هر یک از این نقشها مستلزم طیف وسیعی از مهارتها است که روانشناسان رشد طی سالها آموزش یاد میگیرند.
هدف مطالعه تأثیرات متعددی است که ترکیب و تعامل دارند تا به بچهها کمک کنند تا آنطور که هستند شوند و از آن اطلاعات برای بهبود والدین، آموزش، مراقبت از کودک، رواندرمانی و سایر زمینههای متمرکز بر سودمندی کودکان استفاده شود. فرهنگی که کودک در آن زندگی میکند مجموعهای از ارزشها، آداب و رسوم، مفروضات مشترک و روشهای زندگی را در بر میگیرد که بر رشد در طول عمر تأثیر میگذارد. فرهنگ ممکن است در نحوه ارتباط کودکان با والدین، نوع آموزشی که دریافت میکنند و نوع مراقبت از کودک نقش داشته باشد. این والدین معمولاً درگیر زندگی فرزندشان نیستند، ساختاری در سبک های فرزندپروری خود ندارند و حمایت نمی کنند. به گفته کیمبرلی کوپکو، سبکهای فرزندپروری مبتنی بر دو جنبه از رفتار والدین است: کنترل و صمیمیت.
در مرحله مقعدی، کودک از مقعد مدفوع می کند و اغلب مجذوب اجابت مزاج خود می شود. این دوره رشد اغلب در زمانی اتفاق می افتد که کودک در حال آموزش توالت است. من فکر میکنم این واقعاً به یکی از منابع ما مربوط میشود که برای کودکانی با نیازهای متعدد یا بسیار پیچیده است، و والدین و تمرینکنندگان پیدا کردن مطالبی که پیشرفت را در مراحل بسیار کوچک دنبال میکند بسیار دشوار است. بنابراین این کودکان ممکن است رشد بسیار کندی داشته باشند، اما برای خانواده و افرادی که با آنها کار می کنند، این گام های کوچک واقعاً بسیار مهم است. بنابراین، ما واقعاً هم بر والدین و هم بر روی تمرینکنندگان تمرکز میکنیم تا آنها را روی کارهایی که فرزندشان میتواند انجام دهد متمرکز کنیم، اما در نهایت باید به دلیل تشویق و حمایت از رشد کودک به او کمک کنیم.
اگرچه رشد فیزیکی یک فرآیند بسیار منظم است، اما همه کودکان در زمان جهش رشد خود تفاوت های زیادی دارند. مطالعاتی در حال انجام است تا تجزیه و تحلیل کند که تفاوت در این زمانبندیها چگونه بر سایر متغیرهای روانشناسی رشد مانند سرعت پردازش اطلاعات مرتبط است. اندازهگیریهای سنتی بلوغ فیزیکی با استفاده از اشعه ایکس امروزه در مقایسه با اندازهگیریهای ساده اعضای بدن مانند قد، وزن، دور سر و بازو کمتر عمل میکنند. و ما با راهنمایی دانکن یک برنامه اقدام در مورد چگونگی اجرای عدالت ترمیمی ایجاد کردیم تا یکی جاسازی شود، اما دو مورد، مهمتر از آن، کارساز باشد. من فکر میکنم چگونه میتوانید این را کمیت کنید، یعنی ما در پایان فوریه امسال آفستد شدیم و در کل عملکرد خوبی داشتیم و به رفتار خوب فرزندانمان و درک آنها از عدالت ترمیمی توجه شد و این واقعاً برای آنها توانمند بود.
یک روایت بومیگرایانه از توسعه استدلال میکند که فرآیندهای مورد بحث ذاتی هستند، یعنی توسط ژنهای موجود زنده مشخص میشوند. چه چیزی باعث می شود یک فرد همان چیزی باشد که هستند؟ محیط آنهاست یا ژنتیکشان؟ این بحث طبیعت در مقابل پرورش است. دلبستگی در اوایل کودکی ایجاد می شود و دلبستگی تا بزرگسالی ادامه می یابد. هنگامی که درگیر روابط صمیمانه میشوند، روشی که بزرگسالان میتوانند مسائل مربوط به رابطه را مدیریت کنند به سبکهای دلبستگی آنها بستگی دارد که در دوران کودکی آنها شکل گرفته است. مثالی از تداوم دلبستگی ایمن در بزرگسالی زمانی است که فرد احساس اعتماد به نفس داشته باشد و بتواند نیازهای خود را برآورده کند. داشتن یک دلبستگی ایمن به بزرگسالان اجازه می دهد تا یک رابطه اعتماد سالم داشته باشند.
در این مرحله، گذار نوزاد به دوران نوپا از طریق خودآگاهی، رشد بلوغ در استفاده از زبان و حضور حافظه و تخیل برجسته می شود. اکثر توسعه گران طول عمر تشخیص می دهند که موقعیت های افراطی عاقلانه نیستند. بنابراین، کلید درک جامع توسعه در هر مرحله ای مستلزم تعامل عوامل مختلف و نه تنها یک عامل است. "از نظر بسیاری، مفهوم اندازه گیری مداوم و قابل اندازه گیری جوهر علم به نظر می رسد." در مرحله اول، که نوعی مرحله مطالعه است، فرزندان ما فیلمی از یک جنایت صحنهسازی شده را میبینند و سپس یک مرحله تاخیر وجود دارد.
و با استفاده از منابع ما، مجلات رشد، می توانید به نوعی به آن حوزه ها به طور جداگانه نگاه کنید تا دریابید که نقاط قوت و ضعف کودک چیست، اما همچنین به طور کلی آنها را نیز بررسی می کنید. روانشناسان رشد علاوه بر ارائه راهبردهای جایگزین برای کمک به حل مسائل در مدرسه، می توانند از خانواده های کودکان با نیازهای آموزشی و ناتوانی های ویژه حمایت کنند. سیلوانا منگونی یک پژوهشگر در گروه مطالعات کودک و نوجوان در دانشکده آموزش و مطالعات زبان در دانشگاه آزاد است. او روی پروژهای به نام «حمایت اولیه» کار میکند، که تحقیقات روانشناسی را جمعآوری میکند و مشخص میکند که کودکان با نیازهای مختلف چه زمانی به نقاط عطف رشدی خاص میرسند. سپس این مسیر به والدین و تمرینکنندگان بهگونهای ارائه میشود که به آنها کمک میکند از پیشرفتهایی که کودکان در حال انجام هستند، قدردانی کرده و جشن بگیرند.
به نوبه خود، این باعث می شود که کارکنان بتوانند بسیار بیشتر بر یادگیری تمرکز کنند و رفتار باعث اختلال در یادگیری نمی شود، اختلال در سطح پایین بسیار بسیار کم است. و من قویاً معتقدم که بسیاری از اینها در نتیجه توانمندسازی کودکان برای مشارکت در راه حل است. ما باید درک کنیم که توسعه چگونه به نظر می رسد، و چگونه اتفاق می افتد و عواملی که ممکن است آن را تشویق کنند، اما همچنین عواملی که ممکن است آن را محدود کنند.
اینجاست که آنها کلاس های تخصصی را می گذرانند و مدرک دقیق مورد نیاز خود را تعیین می کنند.
لطفاً جهت دسترسی به لیست برترین کلینیک اعصاب و روان کلیک کنید
اکثر روانشناسان بالینی حدود 37.5 ساعت در هفته از دوشنبه تا جمعه کار می کنند. آنها ممکن است در بیمارستان ها، مراکز بهداشتی، تیم های بهداشت روان اجتماعی، خدمات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان و خدمات اجتماعی کار کنند. تومازلو بیش از 650 مقاله در مجلات و فصل های کتاب با داوری همتایان را تالیف کرده است و یکی از نویسندگان، یا ویراستار ده ها کتاب است. او جوایز متعدد، کمکهای مالی، کمک هزینههای تحصیلی، درجههای افتخاری، و مقامهای استاد مدعو دریافت کرده است و به عنوان عضو هیئت تحریریه یا داور برای حدود ۶۰ مجله حرفهای عمل میکند. تومازلو به عنوان عضو آکادمی ملی علوم آلمان، مجارستان و سوئد انتخاب شده است.
اگرچه اکثر ایالتها به افراد اجازه نمیدهند تا با مدرک کارشناسی ارشد به طور خصوصی «روانشناسی» را تمرین کنند، تفاوتهای گستردهای در قوانین دولتی در مورد آنچه به عنوان تمرین روانشناسی تعریف میشود، وجود دارد. در برخی از ایالت ها، عنوان مورد استفاده همان چیزی است که تنظیم می شود. در سایر ایالت ها، این خدمات واقعی ارائه شده است که تعیین می کند از کدام قوانین باید پیروی کنید. اگرچه اکثر افراد در حال حاضر با مدرک کارشناسی روانشناسی وارد رشته روانشناسی مدرسه می شوند، دانشجویان همچنان با مدارک مختلفی از جمله آموزش، جامعه شناسی و رشد کودک وارد مقطع کارشناسی ارشد می شوند. اگر دانش پیشینه کافی در زمینه های روانشناسی مدرسه (رشد کودک، روانشناسی، آموزش و غیره) داشته باشید، رشته اصلی شما اهمیت کمتری دارد.
سپس این دانش ممکن است در زمینههای مختلف فرعی مانند محل کار، ناحیه مدرسه محلی یا رشد کودک اعمال شود. اکثراً ترجیح می دهند اکثریت حرفه خود را بر روی یک یا دو زمینه خاص متمرکز کنند، مانند بیماری های روانی، شخصیت های انسانی یا خاطرات. سپس آنچه را که آنها می آموزند می توانند توسط روانشناسان بالینی و روانپزشکان در طول مداخلات فردی یا گروهی به کار گیرند.
در سال 1961، او آزمایش معروف عروسک بوبو را طراحی کرد تا نشان دهد چگونه رفتار پرخاشگرانه در کودکان خردسال ممکن است از بزرگسالان بیاموزد. با این حال، با گذشت زمان، بندورا به طور فزایندهای نظریههای نیروی بیرونی یادگیری و رفتار را به نفع یک مدل درونی و خودسازماندهنده که انسان را دارای عاملیت واقعی میدانست، کنار گذاشت. او سعی کرده است این رویکرد را با نظریه یادگیری خودتنظیمی خود به آموزش و با نظریه خود کارآمدی یا خودکنترلی به روانشناسی بالینی بسط دهد. مدل خودکارآمدی بندورا اغلب به عنوان پیشرو در درمان شناختی رفتاری رایج امروزی در نظر گرفته می شود. در واقع، تعدادی زمینه وجود دارد که برای متخصصانی که درک می کنند مردم چگونه فکر می کنند و چگونه عمل می کنند، ارزش قائل هستند. به طور کلی، حدود 66 درصد از دانشجویانی که با مدرک لیسانس روانشناسی فارغ التحصیل شده اند، در مقطع کارشناسی ارشد ادامه می دهند و تنها 17 درصد در مقطع دکترا ادامه می دهند.
به طور خاص، نظارت سرپایی به محققان اجازه می دهد تا تغییرات فیزیولوژیکی را در زمان واقعی در ارتباط با فعالیت های لحظه به لحظه سوژه، مانند کار و اوقات فراغت، مطالعه کنند. علاوه بر این، PRG همچنین تعدادی تست و مقیاس شخصیتی مهم را توسعه داد، به ویژه، پرسشنامه شخصیت فرایبورگ، که قابل مقایسه با پرسشنامه آمریکایی 16PF است و پرکاربردترین ابزار ارزیابی در کشورهای آلمانی زبان است. به گفته BLS، کمک به افراد دیگر می تواند از نظر عاطفی پاداش داشته باشد و شغل روانشناسی بالینی در سال 2019 به طور متوسط 80,450 دلار دستمزد داشت. طبق گفته انجمن روانشناسی آمریکا، روانشناسان بالینی می توانند از میان بسیاری از فرصت های شغلی انتخاب کنند.
APSA هم منبعی برای کسانی که به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد این رشته هستند و هم یک سایت عضویت برای متخصصان، آموزش مداوم، منابع میدانی و مزایای اعضا را ارائه می دهد. یکی از منابع اولیه برای اطلاعات در مورد آموزش روانشناسی عمومی، رهبری حرفه ای، و تحقیقات. ABPSI یک گروه مبتنی بر عضو برای روانشناسان سیاه پوست در این زمینه است. این وب سایت اطلاعاتی را برای حرفه ای ها و کسانی که به دنبال حرفه ای شدن هستند ارائه می دهد.
با این حال، در حالی که از نظر امروزی ما این تاریخ ممکن است تاسف بار به نظر برسد، و باعث ایجاد نژادپرستی شود، این گرایش به خودی خود واقعاً با نژاد به عنوان چنین ارتباطی ندارد. کورزبان استدلال مشابهی را برای پدیدههای دیگری مانند همکاری، اخلاق و انتخاب همسر به کار برده است (پیامدهایی برای دوستیابی سریع مدرن!). اخیراً، او یکی از بازیگران کلیدی در بحث در مورد مدولار بودن عملکردهای مغز بوده است، که یک فرض اساسی در زمینه روانشناسی تکاملی است.
روانشناسان بالینی به جای تجویز دارو، از تکنیک هایی مانند درمان روانکاوی برای کمک به بیماران خود استفاده می کنند. علاوه بر درمان بیماران، روانشناسان بالینی ممکن است در پروژه های تحقیقاتی و آزمایشی شرکت کنند. ورزشکاران در عین حال که از نظر بدنی آموزش دیده اند، باید از نظر ذهنی نیز تمرین کنند. روانشناسان ورزشی به ورزشکاران در تمام سطوح کمک می کنند تا روی اهداف خود تمرکز کنند، روش های سختی ذهنی را تمرین کنند و با بازگشت از آسیب، اعتماد به نفس خود را به دست آورند.
بک در کار با بیمارانش به این باور رسید که این دیدگاه تحریف شده آنها از واقعیت - ناتوانی آنها در درک علل و اثرات عینی موجود در موقعیت های مشخصی که با آنها روبرو هستند - است که ریشه رنج روانی آنهاست. کار حرفه ای او همیشه بر روی احساسات تمرکز کرده است، در درجه اول از نقطه نظر بیولوژیکی و شناختی. با این حال، مانند چندین روانشناس دیگر در این فهرست، بارت به ارزش تلاش های بین رشته ای برای مطالعه ذهن پی برده است. IASL خود را در تقاطع زیر شاخههای روانشناسی اجتماعی، روانشناسی، علوم شناختی، روانزبانشناسی و علوم اعصاب قرار میدهد، در حالی که از حوزههای انسانی مانند قومشناسی و فلسفه نیز الهام میگیرد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت هدف بازدید نمایید
او همچنین عمیقاً در توسعه روشهای جدید برای مطالعه احساسات، به ویژه روش نمونهگیری تجربه، که تلاشی برای کمی کردن و اندازهگیری کیفیت زندگی روزمره است، مشارکت داشته است. IASL همچنین از جدیدترین تکنیک های تصویربرداری مغز با فناوری پیشرفته استفاده می کند.
فارغ التحصیلان برای درمان بیماران مبتلا به اضطراب، اختلالات شخصیت، افسردگی، سوءمصرف مواد و بیماری های روانی جدی آماده خواهند بود، یا درگیر تحقیق شوند. جهان شروع به درک و درک اهمیت پرداختن به مسائل بهداشت روانی و سلامت روان کرده است. این به سادگی به این معنی است که افراد حرفه ای در این زمینه همچنان در همه جا تقاضای زیادی دارند. به یاد داشته باشید، سلامت روان شامل بهزیستی عاطفی، روانی و اجتماعی است. همچنین به تعیین نحوه مدیریت استرس، ارتباط با دیگران و انتخاب کمک می کند. سلامت روان در هر مرحله از زندگی، از کودکی و نوجوانی تا بزرگسالی ضروری است.
متون و دوره های حقوق و روانشناسی اغلب عمدتاً به جای قانون مدنی و حقوق کیفری تمرکز دارند و تأکید خود را بر روانشناسی هیئت منصفه، شهادت شاهدان عینی، بازجویی و محاکمه می کنند. این مقاله شروع به پر کردن برخی از خلاءهای موجود در کاربرد روانشناسی در عمل حقوقی می کند، با تمرکز بر بینش های روانشناختی که در تلاش برای مصاحبه و ارائه مشاوره اولیه به مراجعین در پرونده های مدنی مهم است. دانشجویان حقوق معمولاً از دانشکده حقوق فارغ التحصیل می شوند و در مورد ادراک، حافظه، ارتباطات، اکتشافات شناختی یا تصمیم گیری نمی دانند.
آنها باید در مقطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی شرکت کنند و همچنین قبل از دریافت مدرک پزشکی، یک دوره رزیدنتی را نیز تکمیل کنند. این افراد آموزش های گسترده ای در زمینه روانشناسی می بینند و در عین حال بیشتر در مورد طب سنتی می آموزند تا بتوانند ارتباط بین سلامت جسمی و روانی را ببینند. این آموزش به آنها کمک می کند تا نیازهای دارویی بیماران خود را بهتر درک کنند و به آنها امکان می دهد بیماران خود را که در بیمارستان بستری هستند درمان کنند.
هر ایالتی به روانشناسان از همه نوع نیاز دارد که پس از فارغ التحصیلی مجوزهای حرفه ای داشته باشند. در واقع، اکثر این افراد مسیرهای آموزشی پیچیده ای را برای رسیدن به جایگاه مورد نظر خود دنبال می کنند. به عنوان مثال، آنها قبل از حضور در مقطع کارشناسی ارشد و دریافت مدرک دکترا با مدرک لیسانس شروع می کنند. سپس آنها معمولاً قبل از دریافت مجوز ایالتی یک دوره کارآموزی را تکمیل می کنند. در مقطع کارشناسی ارشد است که اکثر رشته های روانشناسی تمرکز دقیقی را که می خواهند در تمرینات خود داشته باشند تعیین می کنند.
آنها همچنین به احتمال زیاد با معلمان و والدین برای بهبود آموزش در کلاس درس کار می کنند. دانشآموزان میتوانند در رشتههای مرتبط مانند آموزش یا روانشناسی مدرک کسب کنند. دانشآموزانی که در رشتههای غیرمرتبط تحصیل میکنند باید حتماً برخی از دورههای کلیدی را در زمینههایی مانند روانشناسی غیرعادی، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی رشد، روانشناسی آموزشی و آمار بگذرانند. اگرچه سلامت روان در ایالات متحده و در سراسر جهان یک مشکل مهم است، اما امیدی وجود دارد. امروزه متخصصان راه های زیادی برای مبارزه با احساسات خارج از کنترل، اعتیاد و احساسات نگران کننده می دانند. داروها، انواع رفتاردرمانی و سایر گزینههای درمانی وجود دارد که برای افرادی که تمایل دارند در زمانی که دیگر نمیتوانند به خود کمک کنند، به دنبال کمک حرفهای هستند، مؤثر بوده است.
در محیط مدرسه، مشاوران معمولاً با کل جمعیت مدرسه در رابطه با مسائل مختلفی کار می کنند - مشکلات خانوادگی و تحصیلی، برنامه ریزی شغلی، برنامه ریزی دروس و حل مسائل پیرامون انتخاب دوره و زمان بندی، و غیره. دانش آموزان بزرگتر نیز ممکن است در فعالیت های پیشگیری از وابستگی شیمیایی و مداخله زودهنگام، مداخله در بحران، مشاوره بهداشت روان و غیره شرکت کنند. چشم انداز شغلی برای روانشناسی مدرسه در سراسر کشور بسیار امیدوار کننده است. اعتقاد بر این است که بخش قابل توجهی از پزشکان فعلی طی 10 سال آینده به سن بازنشستگی خواهند رسید و از این رو راه را برای نسل جدیدی از روانشناسان مدرسه باز خواهد کرد.
او سپس ادعای بحث برانگیزتری را مطرح میکند که هوش هیجانی - توانایی درک حالات عاطفی خود و دیگران در هر موقعیتی - به همان اندازه مهمتر از ضریب هوشی به عنوان پیشبینیکننده موفقیت و خوشبختی است، نه تنها در روابط بین فردی فرد. گاردنر یک روانشناس رشدی است که در درجه اول بر رشد کودک و روانشناسی آموزش تمرکز کرده است. او بدون شک بیشتر به خاطر نظریه هوش های چندگانه اش شناخته شده است - این ایده بسیار تاثیرگذار که نوع هوش اندازه گیری شده توسط تست های استاندارد IQ تنها یکی از انواع هوش است که توسط انسان ها در تعامل با جهان اطراف به کار می رود.
راتر در مطالعه نقصهای شناختی و عاطفی در این جمعیتها، بهویژه در کودکان مبتلا به اوتیسم، پرسشنامههای سنتی و سایر ابزارهای جمعآوری آمار حیاتی را با فناوریهای جدید، از جمله تجزیه و تحلیل DNA و تصویربرداری عصبی ترکیب کرد. از دیگر موضوعاتی که او در طول این سالها مطالعه کرده است می توان به تأثیر خانواده ها و مدارس بر رشد کودک، اختلالات خواندن و اهمیت نسبی عوامل ژنتیکی و محیطی بر رشد طبیعی و آسیب شناختی اشاره کرد. یکی از پژوهشهایی که راتر برای اولین بار مورد تحسین قرار گرفت، کتاب او در سال 1972 با عنوان محرومیت مادر مورد ارزیابی مجدد بود، که یک ارزیابی مجدد دقیق از شواهد موافق و علیه نظریه محرومیت مادری جان بولبی در سال 1951 بود.