اما بعداً انجام شد و، می دانید، نمی دانم که آیا مردم واقعاً آن را دوست دارند یا خیر. من فقط می دانم که کمی متفاوت از سایر نویسندگان کتاب راهنما هستم زیرا همانطور که گفتم، من زیاد اهل کوهنوردی ورزشی نیستم. من مثل یک کوهنورد ورزشی 5.10 هستم، و یک کوهنورد ورزشی 5.10، خیلی از کوهنوردان واقعی ورزشی، آنها می گویند چنین چیزی وجود ندارد، زیرا صعود ورزشی از 5.11 یا 5.12 شروع می شود، می دانید، اما فرق می کند.
تمام زنگها و سوتهای اضافی هزینه بیشتری برای ساخت دارند، اما مهمترین ویژگیهای عملکردی را میتوان با قیمت پایین ارائه کرد. اگرچه اکثریت قریب به اتفاق کوهنوردان از دو قطب کوهنوردی استفاده می کنند، شایان ذکر است که گروه خاصی یکی را ترجیح می دهند. ما متوجه شدهایم که این اغلب کوهنوردانی است که میخواهند کمترین وزن و وسایل ممکن را حمل کنند، و یکی از میلهها در مقایسه با عدم استفاده از هیچکدام، تعادل و پشتیبانی بیشتری را برای شما فراهم میکند. برای کسانی که از یک پناهگاه فوق سبک با پشتیبانی از میله راهپیمایی استفاده می کنند، بدیهی است که طراحی فقط به یک قطب نیاز دارد. برای مثال، بیشتر مدلهای پناهگاه Hyperlite Mountain Gear به یک قطب نیاز دارند، در حالی که چادرهای فوق سبک محبوب مانند Zpacks Duplex به یک قطب در هر انتها نیاز دارند. در پایان، انتخاب به ترجیح شخصی بستگی دارد و یک قطب می تواند گزینه خوبی برای کسانی باشد که می خواهند برخی از مزایا را در عین حال آزاد نگه دارند.
لطفاً جهت دسترسی به لیست بهترین فروشگاه لوازم کوهنوردی کلیک کنید
اگر مجبور بودیم انتخاب کنیم، میلهای را ترجیح میدهیم که مدت طولانی دوام میآورد، اما چند اونس سنگینتر از میلهای است که چند گرم میتراشد و در مقابل یک فصل کامل سوءاستفاده در کشور تاب نمیآورد. یک میله کمی سنگین تر روز شما را خراب نمی کند، اما یک تیرک شکسته ممکن است. یافتن یک چوب اسکی عقب با دستگیره راحت، تنظیم طول مناسب، ساختار آلومینیومی بادوام و برخی ویژگیهای مفید مانند دستگیرههای ثانویه و نوک دسته که میتوانند اتصالات و بالابرها را دستکاری کنند، هزینه زیادی ندارد.
بوکسوری که، میدانی، لازم نیست آخرین، 10 مبارزهاش ناک اوت شود تا در نهایت کنارهگیری کند. میدانی، من میخواهم بوکسوری باشم که با سابقه خوب بیرون میرود و کارهایی را انجام میدهد که هستند - من فقط میخواهم کارهایی انجام دهم که ایمن هستند. و با افزایش سن، کوهنوردی برای افراد مسن بی خطر نیست. شما می توانید آن را ببینید، می دانید شما باید بیشتر ورزش کنید و نمی خواهید آسیب ببینید.
ما میگوییم: «اوه، بچههای پاوی هستند» یا آپلندرها یا هر کسی که بود. این یک راک 5.7 است، واقعاً خوب، بسیار محبوب، مسیر متوسط، فکر میکنم، اکنون اینجاست. اما یکی از چیزهایی که در آن مسیر غیرمعمول بود این است که به جای قرار دادن یک لنگر راپل پیچ دار، از عقب پایین آمدیم، که احتمالاً 5.4 یا تقریباً به سختی مسیر بود، زیرا در آن زمان، این کاری بود که شما انجام می دادید. ما پیچ و مهره قرار ندادیم، زیرا، اول از همه، این کار زمانبر بود. و در آن زمان، این چیزها در مقایسه با الان بسیار ارزان بود، اما این فقط یکی از کارهایی بود که ما انجام ندادیم. خوب حالا، آیا چیزهای سخت افزاری دیگری وجود دارد؟ میتوانم بگویم خوب، دنده سبکتر است، اما به طرز عجیبی، کنجکاو، و مردم این را دوست دارند، زمانی که من شروع به بالا رفتن از صخرهها کردم، یک کارابین تقریباً پنج یا شش دلار بود.
به همین دلیل است که شما همه را می بینید - اما وقتی مردم وارد آن می شوند، زیرا آنها آن را به عنوان یک دسترسی ارزان می بینند. اگرچه بسیاری از مردم فکر میکنند که میخواهند بیرون بروند و بولدرینگ کنند، اما بعد از آن بیرون میروند و مثل این است که اگر سکوی تصادف داشته باشید، وقتی 14 فوت در هوا هستید، پد تصادف خیلی دور به نظر می رسد. و مثل این است که این یکی از عملکردهای اصلی در جایی است که در اینجا در Latrobe، بولدرینگ است، بسیار خوب. و بنابراین من عادت کردهام که بروم و روی مشکلات بزرگ باشم، و میگویم، "خب، شما فقط از آنجا بالا نمیروید و سقوط نمیکنید." شما از آنجا بالا می روید و یاد می گیرید که چگونه به پایین برگردید. و چند بار بالا و پایین میروی و بعد این چیزها را یاد میگیری.» بنابراین اینها تغییرات بزرگی هستند زیرا جاشوا تری اکنون یک بولدرینگ بزرگ است. منظورم این است که افراد زیادی پدهای تصادف دارند.
آنها را در حال راه رفتن می بینید، آنها به سمت مناطق و چیزهایی از این دست می روند. بنابراین باید بگویم، اگر افزایشی در صخره نوردی وجود داشته باشد، این افزایش بزرگ است. من میتوانم بگویم افراد بسیار زیادی نسبت به گذشته تجهیزات بولدرینگ دارند، بسیار خوب. فقط تخته سنگ در همه جا، می دانید، بنابراین.
استاندارد؛ ما در اوج نبودیم، اما میدانی، لذتبخش بود که به نوعی، میدانی، در آن رده بالا باشیم. میدانید، شاید در آن زمان آنقدرها که این چیزها الان هستند، موضوع مهمی نبود، اما مسیری وجود دارد که ما در اردوگاه بل، به نام کنت دراکولا ایجاد کردیم. نوعی حماسه چون ما پیچهای حفاری دستی بودیم و یک لنگر ثابت در سنگ میگذاشتیم، و بنابراین باید همانجا بایستید و میدانید، تا زمانی که سوراخ کردن داخل آن طول میکشد، با مته دستی تینک تینک تینک انجام میشود. به خصوص در صعودهای صورت، زیرا لازم نیست سنگ را سوراخ کنید، فقط در حال بالا رفتن هستید.
من فقط می گویم، "تو باید با من شوخی کنی." و پس از آن مردم، می دانید، آنها - من افراد زیادی را می شناسم که توانستم با افراد زیادی صحبت کنم تا اطلاعات واقعاً دقیق را به دست بیاورم. آنهایی مانند Gunkها و چیزهای دیگر، و برخی از آن اروپاییها، خیلی خوب هستند. بسیار خوب، قبلاً مانند یک قطعه تجهیزات گران قیمت بود، بنابراین بسیار گران بود.
و آنها آویز بودند، و من برخی از آن مسیرها را مجدداً تقویت کردم. و من به شما می گویم، شما یک میله را پشت آن آویز می گذارید و از پیچ و مهره ها جدا می شود. و این از پیچ و مهره ای است که یک پیچ فشاری است. میدانید که این یک پیچ فشاری است، و اصولاً آنها را دقیقاً مانند میخ میکوبید. و اما بیرون کشیدن آنها به این مقدار نیاز ندارد.
و از این نظر، شما هیچ اثری از صعود خود به جز گچ باقی نمی گذارید. و وقتی کارتان تمام شد، هیچ سخت افزار ثابتی وجود ندارد. بنابراین تاپاپینگ در واقع یک شکل نسبتاً خالص از بالا رفتن است، به این معنا که شما با وسایل زیادی دست و پنجه نرم نمیکنید، با توقف و بستن به پیچها هر پنج یا شش فوت، جریان صعود را قطع نمیکنید. بنابراین از این نظر، بالاپریدن برای من، و من چند کتاب در مورد کوهنوردی نوشته ام و یکی از عناوین آن Toproping است، در مورد بالاپروپینگ صحبت می کند. اگر در مورد آن فکر کنید، زمانی که تک نفره آزاد هستید، می توانید بسیار عصبی شوید.
چون اگر زمین بخوری خواهی مرد هنگامی که در حال بالا رفتن هستید، می توانید استراحت کنید. می توانید بیشتر از آن لذت ببرید و واقعاً می توانید روی داشتن تکنیک خوب و لذت بردن از صعود متمرکز شوید. و مانند، ما می دانیم که آنها از کجا آمده اند.
صخره کلاسیک کن ویلسون یکی از محبوبترین و نمادینترین آثار ادبیات سنگنوردی است که تاکنون نوشته شده است. همراه با هارد راک و اکستریم راک جایگاهی افسانه ای به دست آورده است. راک کلاسیک که اولین بار در سال 1978 منتشر شد، بهترین های سنگ نوردی بریتانیا را در آن زمان نشان داد و به سرعت خود را به عنوان یک نشریه ضروری معرفی کرد. این جشن 80 مورد از بهترین مسیرهای درجه پایین در بریتانیای کبیر است که از طریق مجموعه ای عالی از عکس ها، حکایات و مقالات برخی از ماهرترین کوهنوردان روز به آنها جان می بخشد. «تیک تیک» کتاب تبدیل به یک چالش آنی و آشکار شد و تا به امروز نیز همینطور باقی مانده است (ویلسون طرفدار آن نبود و آن را به عنوان «تیک تیک نوزادان» توصیف می کند). هر کوهنوردی که راه خود را از طریق کتاب طی می کند، در بهترین مسیرها در بهترین صخره ها و صخره هایی که در سراسر انگلستان، اسکاتلند و ولز یافت می شود، بازدید می شود.
مسیرهای سالهای اولیه باید حول محور دقیقاً نوع زمینی میچرخد که استیوی هنگام بالا رفتن از برجستهترین تخته سنگها با آن برخورد کرده بود. در جاهای دیگر، تختهها فاقد چنین ترکهای مجللی بودند و به این معنی بود که اخلاق به پیچ و مهره تبدیل میشد. آنچه که معادن به دست آوردند، مسیرهای جدی با خروجی های تقریباً نجومی بود. این زمان مردانی سخت با جوراب شلواری شیک بود - اسلیت هد به دنیا آمد - شخصی که شیطنتهایش به همان اندازه مهم بود. زمانی بود که کوهنوردان با پارتی سخت زمان کافی داشتند تا نه تنها مرزهای کوهنوردی را پشت سر بگذارند بلکه رفتار لذت طلبانه نیز داشتند. شاید بهترین شرح در کتاب Deep Play اثر پل پریچارد ارائه شده باشد که به داستان های مضحک آن زمان می پردازد - کتابی که بسیار توصیه می شود.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت بریم کوه بازدید نمایید
اما بعد شروع کردند به پرداخت پول برای ورود به پارک. سپس آنها شروع به پرداخت هزینه های اردوگاه کردند و شروع به ایجاد محدودیت برای همه چیز کردند. و، میدانید، هنوز مکانهایی وجود دارد که میتوانید به آنجا بروید، اما بیشتر مکانها...
میدانید که میتوانید این کار را انجام دهید، کوهنوردی اکنون بسیار ایمنتر است، زیرا بسیاری از این مسیرهای دهه 70، آن پیچها بمب ساعتی بودند. پیچ و مهره های کوچک یک چهارم اینچی که همه زنگ زده بودند. و در تمام مسیرهای پرطرفدار، بیشتر پیچها تعویض شدهاند، و ما واقعاً نمیتوانستیم این کار را بدون کمک پارک سرویس انجام دهیم، "هی، برای استفاده از مته برقی مجوز بگیر"، بنابراین بزرگ، آن بزرگ است. تیم آزمایش ما توسط راهنمای کوهستان، کوهنورد، کوهنورد، و اسکی باز جف دوبرونی و کوهنورد، کوهنورد و کوله گرد مشتاق مری ویتلاسیل هدایت می شود. جف کوهنوردان، کوهنوردان، و اسکی بازان را در سرتاسر جهان، از خانهاش در تتونز گرفته تا محدوده رودخانه باد، محدوده کلرادو، آبشار واشنگتن و فراتر از آن، راهنمایی میکند.
و مثل این بود که آستانه برای اینکه خود را یک محلی بدانیم مثل این بود که هزاران مسیر مختلف را در پارک انجام داده باشید. و بنابراین آنها این چیزهای کوچک را داشتند مانند آنچه که مردم ادعا کرده بودند یا تعداد آنها از آنها نقل می کردند که می گویند انجام داده اند. چیزهایی که او و تاکر با هم چیده بودند یا شخص دیگری. منظورم این است که من خیلی چیزها دارم، اما تا آنجا که مسیرها یکی از نیروهای محرک اصلی در میان بسیاری از مردم بود.
من دیگر مجبور نیستم این کارها را انجام دهم. و به محض اینکه -مثل من با بچهها کوهنوردی میکنم، آنها واقعاً پیر شدهاند و نمیشنوند، و در نزدیکی راه میافتند و 20 دقیقه طول میکشد تا یک کفش را بپوشند و دردشان به هم میخورد. میدانی، من میخواهم آن مردی باشم که، میدانی...
و سپس زمانی که آنها شروع به انجام کارهای فنی کردند، او خیلی بیشتر از هر کس دیگری آنجا می دانست، زیرا او صخره نوردی بود و علاقه مند به یادگیری بیشتر و بیشتر بود. بنابراین بین ما، شروع به یادگیری کمی بیشتر در مورد کوهنوردی کردیم. و سپس در مورد بچه هایی که در آن زمان در یوسمیتی شروع می کردند نیز خواندیم. رویال رابینز و دیگرانی که به آنجا صعود کردند.