مهم ترین مسائل اندازه گیری مربوط به قابلیت اطمینان و ثبات تفاوت های فردی است. این فصل قدرت ویژگیهای شخصیتی را هم بهعنوان پیشبینیکننده و هم بهعنوان علل موفقیت تحصیلی و اقتصادی، سلامت و فعالیتهای مجرمانه بررسی میکند. در سالهای پس از انتشار کتاب میشل، بحثهایی در مورد اینکه آیا شخصیت واقعاً وجود دارد یا نه، و اگر چنین است، چگونه باید مورد مطالعه قرار گیرد، بالا گرفت. و همانطور که اغلب اتفاق می افتد، معلوم می شود که می توان به حد وسط معتدل تری نسبت به آنچه که موقعیت گرایان پیشنهاد کردند، دست یافت.
نظریه های زیادی در مورد شخصیت وجود دارد، اما هر یک شامل چندین و گاه چندین نظریه فرعی است. یک "نظریه شخصیت" ساخته شده توسط هر روانشناس معین شامل چندین نظریه مرتبط یا نظریه های فرعی است که اغلب با بررسی بیشتر روانشناسان این نظریه را گسترش می دهند. به عنوان مثال، بر اساس نظریه های تیپ، دو نوع افراد وجود دارند، درون گرا و برون گرا. بر اساس تئوری های صفت، درونگرایی و برونگرایی بخشی از یک بعد پیوسته است که افراد زیادی در وسط آن قرار دارند. ایده انواع روانشناختی در کارهای نظری کارل یونگ، بهویژه در کتاب Psychologische Typen و ویلیام مارستون در سال 1921 سرچشمه گرفت.
علاوه بر این، میشل پیشنهاد کرد که ناظران ممکن است باور کنند که ویژگی های شخصیتی گسترده ای مانند صداقت وجود دارد، در حالی که در واقع، این باور یک توهم است. بحثی که پس از انتشار کتاب میشل انجام شد، بحث فرد-وضعیت نامیده شد، زیرا قدرت شخصیت را در برابر قدرت عوامل موقعیتی به عنوان عوامل تعیین کننده رفتاری که افراد از خود نشان می دهند، قرار داد. تحقیقات در مورد شخصیت از تجزیه و تحلیل کدهای ژنتیکی و مطالعات سیستم های بیولوژیکی تا مطالعه پایه های فکری، احساسات و رفتار جنسی، اجتماعی، قومی و فرهنگی را شامل می شود. تحقیقات شخصیت شامل مطالعات توانایی های شناختی، سبک های بین فردی و واکنش عاطفی است. روشها از آزمایشهای آزمایشگاهی تا مطالعات میدانی طولی و شامل تکنیکهای کاهش دادهها مانند تحلیل عاملی و تجزیه و تحلیل اجزای اصلی، و همچنین مدلسازی ساختاری و روشهای مدلسازی چند سطحی است.
نمایش تجربی اهمیت هوش، بر اساس نمرات آزمونهای پیشرفت یا نمرات، همچنین نشاندهنده قدرت شخصیت است. تخصص در روانشناسی اجتماعی/شخصیت به دانش آموزان آموزش می دهد تا چگونگی تعامل ویژگی های محیط اجتماعی و ویژگی های افراد را برای تأثیرگذاری بر رفتار، شناخت و تأثیر بررسی کنند. آموزش به دانشآموزان اجازه میدهد تا پایهای قوی در دیدگاههای نظری، روشهای تحقیق و بحثهای جاری در زمینه روانشناسی اجتماعی/شخصیت ایجاد کنند. تاکیدات ویژه شامل شناخت اجتماعی، عاطفه، بهزیستی ذهنی، خود و هویت، تاب آوری شخصیت، روابط بین فردی، روانشناسی فرهنگی و سازگاری با استرس و خطرات درک شده است. این یافتهها وراثتپذیری برخی از ویژگیهای شخصیتی را نشان میدهد، به این معنی که برخی از جنبههای شخصیت ما تا حد زیادی توسط ژنتیک کنترل میشوند.
نمرات و نمرات آزمون پیشرفت، نتایج بزرگسالان را بهتر از ضریب هوشی پیشبینی میکنند، زیرا ویژگیهای شخصیتی را نیز نشان میدهند. آزمونهای پیشرفت معمولاً برای دریافت «دانش عمومی» طراحی میشوند، یعنی نه دانشی از حقایق خاص یا محتوای دروس خاص، بلکه دانش مورد نیاز برای عملکرد مؤثر در جامعه مدرن. در نتیجه، گاهی اوقات این دو نوع معیار به جای هم در بحث های عمومی و دانشگاهی مورد استفاده قرار می گیرند. به عنوان مثال، هرنشتاین و موری از آزمون پیشرفت به عنوان معیار IQ استفاده می کنند. در کارهای بعدی، نیسبت از نمرات آزمون پیشرفت به عنوان معیاری برای سنجش هوش استفاده می کند.
در آموزش و پرورش روانشناسی، مطالعه ماهیت شخصیت و رشد روانی آن معمولاً به عنوان پیش نیاز دروس روانشناسی غیرطبیعی یا روانشناسی بالینی بررسی می شود. صفات مهم و جالب هستند زیرا آنها الگوهای رفتاری پایداری را توصیف می کنند که برای مدت طولانی باقی می مانند (کاسپی، رابرتز، این سوالات هم در مطالعات میدانی و هم در مطالعات آزمایشگاهی، که فرآیندهای قدرتمند بین گروهی و بین فردی را به چالش می کشد و درگیر می کند، مورد توجه قرار می گیرد. همان مسائلی که در رابطه با تستهای هوش مورد بحث قرار میگیرد، با قدرت بیشتری در آزمونهای پیشرفت و نمرات نیز اعمال میشود.
هانسن، هکمن و مولن و هکمن، استیکسرود و اورزوآ نشان میدهند که تحصیل و سایر ویژگیهای اکتسابی به طور قابلتوجهی بر نمرات سنجششده شناختی و شخصیتی تأثیر میگذارند. جامعترین مجلد منتشر شده در این زمینه، کتاب راهنمای روانشناسی شخصیت، کار مرجع نهایی و ضروری برای روانشناسان شخصیت است. این کتاب راهنما در مورد رشد و اندازه گیری شخصیت و همچنین عوامل بیولوژیکی و اجتماعی، فرآیندهای شخصیت پویا، رابطه شخصیت با خود، و شخصیت در رابطه با روانشناسی کاربردی بحث می کند. هر فصل که توسط معتبرترین محققین این حوزه نوشته شده است، خلاصه ای مختصر از موضوع تا به امروز را ارائه می دهد. موضوعاتی مانند تفاوتهای فردی، ثبات شخصیت، مبانی تکاملی شخصیت، دیدگاههای بین فرهنگی، احساسات، دفاعهای روانشناختی و ارتباط بین شخصیت و سلامت میباشد.
پلی مورفیسمها، مانند جنسیت و گروه خونی، اشکالی از تنوع هستند که به نفع یک گونه به عنوان یک کل تکامل مییابند. شخصیت از دریچه روانشناسی تکاملی تأکید زیادی بر ویژگی های خاصی دارد که به احتمال زیاد به بقا و تولید مثل کمک می کنند، مانند وظیفه شناسی، جامعه پذیری، ثبات عاطفی و تسلط. ویژگی های شخصیتی خاص به این دلیل که نقش مهم و پیچیده ای در سلسله مراتب اجتماعی موجودات بازی می کنند، ایجاد می شوند و برای آنها انتخاب می شوند. چنین ویژگی های این سلسله مراتب اجتماعی شامل اشتراک منابع مهم، تعاملات خانوادگی و جفت گیری و آسیب یا کمکی است که موجودات زنده می توانند به یکدیگر وارد کنند. تیپ های شخصیتی از ویژگی های شخصیتی متمایز می شوند که در درجات مختلفی وجود دارند.
سیستم های اندازه گیری شخصیت و روابط بین معیارهای مورد استفاده توسط روانشناسان مورد بررسی قرار می گیرد. قدرت پیشبینی معیارهای شخصیت با قدرت پیشبینی معیارهای شناختی که توسط آزمونهای IQ و پیشرفت ثبت شدهاند، مقایسه میشود.
لطفاً جهت دسترسی به لیست بهترین روانشناسی و مشاوره کلیک کنید
برای بسیاری از پیامدها، معیارهای شخصیتی به اندازه معیارهای شناختی پیش بینی کننده هستند، حتی پس از کنترل پیشینه خانوادگی و شناخت. علاوه بر این، معیارهای استاندارد شناخت به شدت تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و انگیزه ها هستند. مطالعات مداخلهای، همراه با مطالعات زیستشناسی و علوم اعصاب، پایهای علی برای تأثیر مشاهدهشده ویژگیهای شخصیتی بر نتایج اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکنند.
ویژگیهای شخصیتی در طول چرخه زندگی در مقایسه با شناخت، که در حدود 10 سالگی بسیار پایدار میشود، انعطافپذیرتر هستند. مداخلاتی که شخصیت را تغییر میدهند، راههای امیدوارکنندهای برای پرداختن به فقر و محرومیت هستند. مطالعه شخصیت دارای تاریخچه وسیع و متنوعی در روانشناسی است که سنت های نظری فراوانی دارد. نظریه های اصلی عبارتند از دیدگاه گرایشی، روان پویایی، انسان گرایانه، زیست شناختی، رفتارگرایانه، تکاملی و دیدگاه یادگیری اجتماعی. بسیاری از محققان و روانشناسان به طور صریح خود را با دیدگاه خاصی شناسایی نمی کنند و در عوض رویکردی التقاطی دارند. تحقیقات در این زمینه به صورت تجربی هدایت می شود - مانند مدل های بعدی، بر اساس آمارهای چند متغیره مانند تحلیل عاملی - یا بر توسعه تئوری، مانند نظریه روان پویایی تاکید دارد.
این مقاله قدرت ویژگیهای شخصیتی را هم بهعنوان پیشبینیکننده و هم بهعنوان علل موفقیت تحصیلی و اقتصادی، سلامت و فعالیتهای مجرمانه بررسی میکند. شخصیت اندازه گیری شده به عنوان ساختاری تفسیر می شود که از یک مدل اقتصادی از ترجیحات، محدودیت ها و اطلاعات به دست آمده است. یک نسخه افراطی از دیدگاه موقعیت گرایی ادعا می کند که هیچ ویژگی شخصیتی یا پارامترهای ترجیحی پایداری وجود ندارد که افراد در موقعیت های مختلف حمل کنند. کسانی که این دیدگاه را دارند ادعا می کنند که روانشناسی شخصیت ارتباط کمی با اقتصاد دارد.
آزمون های پیشرفت مستلزم دانش واقعی است که از طریق مدرسه و تجربه زندگی به دست آمده است، که تا حدی توسط انگیزه، کنجکاوی و پشتکار آزمون شونده تعیین می شود. کانها و هکمن و کونا، هکمن و شناخ نشان میدهند که ویژگیهای شخصیتی تجمع مهارتهای شناختی را که با آزمونهای پیشرفت اندازهگیری میشوند، تسهیل میکنند. بنابراین، ویژگی های شخصیتی به طور غیرمستقیم از طریق دانش بیشتر کسب شده توسط افراد با سطوح بالایی از ویژگی های شخصیتی خاص، بر نمرات آزمون پیشرفت تأثیر می گذارد.
لطفاً جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره و روانشناسی خانواده به سایت ما مراجعه نمایید
کتاب راهنمای روانشناسی شخصیت که برای مخاطبان پیشرفته در نظر گرفته شده است، مهمترین منبع شما در این زمینه متنوع خواهد بود. برای مثال، در یکی از اولین مدلهای جامعی که ارائه شد، هانس آیزنک پیشنهاد کرد که برونگرایی و روان رنجوری از همه مهمتر هستند. آیزنک معتقد بود که با ترکیب جایگاه افراد در مورد این دو ویژگی اصلی، میتوانیم بسیاری از تفاوتهای شخصیتی را که در افراد مشاهده میکنیم، توضیح دهیم.